پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

سلام.
اینجا آسمان قلب من است جایی که در آن پرواز می کنم. ابرهای تخیلاتم، نم نم غصه هایم، برق نگرانی هایم، و نسیم امیدهایم را در آن خواهم دید. . مهدی خورشید این آسمان
مهدی جان
در مسلک ما معنی پرواز چنین است
بابال شکسته به هوای تو پریدن



از آنجا که اسلام دینی سیاسی ست بدون شک من به مسائل سیاسی هم خواهم پرداخت.




دوستان عزیزم که به این آسمان سر می زنند؛ لطف کنند و از درج نظراتی همچون عالی، خوب بود، حرف نداشت، ++(با هر تعدادی)، لذت بردم و ... خود داری کنند!تا الان تایید شده و البته پرواز سپید، از نویسندگان این نظرات به خاطر حسن نیتشون به شدت سپاس گذار بوده و هست! ولی این دست نظرات، همیشه نویسنده وبلاگ رو به شدت دچار رعد و برق روانی کرده است! اگر واقعا از مطلبی لذت بردید اما حرفی برای گفتن نداشتید لطفا فقط به ذکر یک صلوات اکتفا کنید! خیلی خیلی ممنونم.



*اگر بتوانیم بال‌های عاطفۀ خود را برای عموم مردم بگشاییم، پرواز خواهیم کرد و اگر مانند ابرها بر سر همۀ انسانها سایه بیفکنیم، باران خواهیم شد



اگر از بالا نگاه کنیم مشکلات را کوچک خواهیم دید و هرچه بالاتر برویم جاذبۀ زمین برای ما کمتر خواهد شد، آنگاه می‌توانیم پرواز را تمرین کنیم.*
* استاد پناهان*

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

خواهرانه(2)

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ
 
 

 

 

یکی از چیز هایی که توی زندگی خودم یاد گرفتم اینه که هر چه قدرم که به کسی یا چیزی وابسته باشم باید بدونم که یه روزی ممکنه مجبور بشم به خاطر آرمانم رهاش کنم! این به معنی قطع ارتباط عاطفی من با اون کس یا چیز نیست؛ ولی آرمان ها و راهی که درش تلاش می کنیم خیلی مهمه! از اون جهت که زنده بودن خیلی از چیز ها و کسایی که من دوستشون دارم، به زنده بودن آرمانم بستگی داره. مثل پدری که به خاطر خانواده مجبوره بره بیرون از خونه  و شاید روزها و حتی ماه ها از خانواده ش، که خیلی دوستشون داره، دور بمونه؛ برای رفاه اون ها! این به معنی رها کردن خانواده نیست؛ بلکه تلاش برای زنده نگه داشتن گرمی و راحتی و صمیمیت خانواده ست! پدر از بچه هاش دور می شه تا امنیت اون ها رو تامین کنه. تا یه بستر آروم برای بچه ها و همسرش برای رشد ایجاد کنه و... . این به معنی این نیست که پدر خانواده ش رو دوست نداره یا بهشون وابسته نیست!

اما اون وقتی که پدری که دور از خانواده ست احساس خستگی کنه؛ احساس تنهایی کنه، یا شرایطی پیش بیاد که خانواده ای که اون قدر دوستشون داره تلاش های پدر رو نبینند خیلی بهش سخت می گذره! اون زمان اون پدر به هر دری می زنه تا احساسش رو به خانواده ش نشون بده! و این که اونا رو دوست داره و بهشون، به این که تلاشش رو ببیند، نیاز داره! به هر کاری... اون زمان پدر دیگه خیلی میلی به تلاش نداره چون کسایی که براشون تلاش می کرده دیگه نمی بیننش! دلش میگیره...غصه میخوره... اما حتی نمیتونه گوشی گیر بیاره که حرفاشو بهشون بزنه!

خلاصه کنم پدرا خیلی تنهایی می کشن! خیلیی...

نمی دونم چرا خدا برای من مثل این پدر شدن رو خواست! دیگه احساس می کنم کسایی که به خاطرشون تلاش کردم و اون همه فراغ و فقدان تحمل کردم، نمیتونن حال منو بفهمن یا نمی تونن درک کنن که همه چیز به خاطر خودشون بود! تا یه زمانی میگفتم خب حق دارن نمی دونن که من این کارارو کردم! از کجا باید بدونن... و این دست توجیهات(که خب درستم هست)! اما از یه زمانی به بعد دیگه دلم واقعا می خواست حسن نیت منو درک کنن!

بفهمن که هر کاری کردم به خاطر خودشون بود!

و الانم باز هم اگه واقعا موقعیتی پیش بیاد که لازم باشه بهشون کمک کنم هرکاری براشون می کنم!

اما خب باید بازخورد بگیرم!! حق ندارم؟

 

*****************************

احساس می کنم دور انداخته شدم! توفیق این رها کردن ها هم، بعضی وقتا ازم گرفته می شه! نکنه یه روزی برسه که نذارن هیچ کاری براشون بکنم؟ احساس می کنم اون روز رسیده!

وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ

خدایا اگه اشتباهی می کنم که توفیق ازم گرفته می شه منو ببخش و کمکم کن اون اشتباه رو تصحیح کنم! فقط منو از کلاس بیرون ننداز!

ز خون جگر پاک پاکم کنید

سپس عاشق سینه چاکم کنید

به تیر محبت هلاکم کنید

به صحن ابوالفضل خاکم کنید

که خاکم دهد بود مشک و عبیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

 

 

 

پ.ن: لطفا در مورد انگیزه ام از نوشتن دم دستی فکر نکنید! منظورم از کسی که منو نمی بینه، شخص خاصی نبود!

پ.ن 2: خیلی از حرفام توی مداحی ها و کلیپ های صوتی ای که می گذارم هست. اگه می خواید حرفمو متوجه بشید، گوش کردنشون خالی از لطف نیست. شاید نوشته هام اون قدر که باید گویا نباشه!

 

خواهرانه: من بلدم وقتی لازمه رها کنم! نگران نباشید. این دوستی نیست که نگران از دست دادن باشیم! خواهریه! دو تا خواهر 10 سال هم که همو نبینن بازم خواهر هم میمونن اما دوتا دوست این طور نیستن! دوری اونا رو از هم دور می کنه!

۹۴/۰۸/۲۷
پرواز سپید

جهاد

مهدی

پدر

نظرات  (۵)

۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۴ ❤منتـــظر المـهـدی❤
لبیک یاحسین......
پاسخ:
شنیدید مفهوم این لبیک چیه؟ سخنرانی معروف سید حسن نصرالله رو شنیدید؟
لبیک یا حسین علیه السلام یعنی از تمام زندگیت بگذر برای دین!
یعنی درد کشیدن برای دین...
یعنی سوختن برای آرمان...

اما با تمام سختی ها:
لبیک یا حسین(عیه السلام)

باشد که این قلیل قبول درگاه خداوند افتد...


۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۶ زهرا احمدآبادی
از دو خط اول صحبتتون خیلی خوشم اومد....لااااااایک....
پاسخ:
:)
خدا رو شکر..
۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۱۲ محمد محمدیان
صحبت و بحث تون کاملا درسته !

ان شالله همیشه این آرمانها در زندگی و درون تون وجود داشته باشه .

**

در جواب کامنتت منتظر المهدی هم که شما دادید
خیلی زیبا بود

ان شالله همه ی ما جز لیبک گویان واقعی لبیک یا حسین ( ع ) باشیم .
پاسخ:
سلام پیامبر! :)
خسته نباشید!
ممنون
التماس دعا داریم...
۲۷ آبان ۹۴ ، ۲۰:۰۱ دانشجوی ستاره دار
سلام
ممنون که به وبلاگ خودتون سر میزنین و نظر میدین.
تو این اسمونتون مارو هم دعا کنید 
حقا که وبلاگتون اسمونیه
بازم منتظرتونیم
التماس دعا
یا زهرا
پاسخ:
سلام :)
اگر دعای ما قابل باشه همه رو دعا میکنیم! بی تعارف بگم؛ بعد از هر نمازم برای هر کسی که حتی به اندازه یک کلمه برای پیشرفت این مملکت کار میکنه دعا میکنم! توی هر زمینه ای.
لطف شما رو می رسونه! اسمونی بودن خووبه ولی کاش بال پرواز بهمون بدن!
حتما خدمت میریم به شرط حیات
محتاجیم به دعای خوبان
این امضاتون خیلی دوست داشتنیه! :)
یا زهرا سلام الله علیها
سلام عزیزم
چیزی که گفتی درست مثل اینه که وقتی خدا امتحان سختی ازمون میگیره دلیلش فراموش کردن و دوست نداشتن ما نیست
برای تربیت ما لازمه همچین حوادثی
کاش آدما بفهمن اگه روزی بهشون کم توجه میشیم دلیلش بی ارزش بودن اونها نیست
پاسخ:
سلام.
این که دقیقا درسته ولی اونجایی درد پیش میاد که ببینین دیگه امتحان تموم شده! یعنی از کلاس درس خدا بیرونت انداختن!!

این به کودکی ما برمیگرده. می دونستی؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">