نقل می کنند که وقتی حضرت ابراهیم (ع) را در آتش انداختند ایشان مشاهده کرد که گنجشکی مرتب بر فراز آتش پرواز می کند از او پرسید: ای پرنده چه کار می کنی پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
حضرت ابراهیم (ع) گفت: ولی حجم آتش در مقایسه آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.
پرنده پاسخ داد: می دانم ولی من به تکلیفم عمل می کنم و می خواهم اگر روز قیامت از من سوال شد روزی که پیامبر خدا در آتش بود تو چه کار کردی، بگویم هر آن چه می توانستم انجام دادم...
۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۳
۷ نظر