پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

سلام.
اینجا آسمان قلب من است جایی که در آن پرواز می کنم. ابرهای تخیلاتم، نم نم غصه هایم، برق نگرانی هایم، و نسیم امیدهایم را در آن خواهم دید. . مهدی خورشید این آسمان
مهدی جان
در مسلک ما معنی پرواز چنین است
بابال شکسته به هوای تو پریدن



از آنجا که اسلام دینی سیاسی ست بدون شک من به مسائل سیاسی هم خواهم پرداخت.




دوستان عزیزم که به این آسمان سر می زنند؛ لطف کنند و از درج نظراتی همچون عالی، خوب بود، حرف نداشت، ++(با هر تعدادی)، لذت بردم و ... خود داری کنند!تا الان تایید شده و البته پرواز سپید، از نویسندگان این نظرات به خاطر حسن نیتشون به شدت سپاس گذار بوده و هست! ولی این دست نظرات، همیشه نویسنده وبلاگ رو به شدت دچار رعد و برق روانی کرده است! اگر واقعا از مطلبی لذت بردید اما حرفی برای گفتن نداشتید لطفا فقط به ذکر یک صلوات اکتفا کنید! خیلی خیلی ممنونم.



*اگر بتوانیم بال‌های عاطفۀ خود را برای عموم مردم بگشاییم، پرواز خواهیم کرد و اگر مانند ابرها بر سر همۀ انسانها سایه بیفکنیم، باران خواهیم شد



اگر از بالا نگاه کنیم مشکلات را کوچک خواهیم دید و هرچه بالاتر برویم جاذبۀ زمین برای ما کمتر خواهد شد، آنگاه می‌توانیم پرواز را تمرین کنیم.*
* استاد پناهان*

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غربت شیعه» ثبت شده است


آقا جان تا همان جا که غیرت مردانه علوی مان یاری کرده و قدرت بازوی زار و نزارمان اجازه داده، با دل و جان از عمه ات بانو زینب سلام الله علیها پاسداری کرده ایم..اما آقاجان تا نیایی گره از کار ما باز نشود..
داعش و تکفیری و سلفی و وهابی بهانه است...
غربت شیعه فقط با آمدنت درمان می شود...
به خدا که ما که در نبودنت سرباز توایم؛ با آمدنت سر بازی فراموشمان نمی شود..
آقا جان شما بیا... ما جان که هیچ دل و دین فدای تو می کنیم...
که سر که نه در راه عزیزان بود...
بار نه اضافه ای بیش نیست...

اصلا سر را می خواهیم چه کنیم اگر در راه تو نرود...

پرچمت را در بلندای حرم عمه جان زینب نگاه می داریم تا در روز آمدنت، زمانی که ندای انا بقیة الله طنین افکن می شود؛ از راه دمشق به سمت تو گسیل شویم...

کلنا عباسک یا مهدی...







پ.ن: دلم برای آقای همسر تنگ شده! خیلی دلم تنگ شده...
پ.ن: روز جوان رو بهتون تبریک میگم.فکر کنم اکثرا جوان محسوب میشیم.


پرواز سپید
۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۵۰ ۲۴ نظر

به عاشورای شصت و یک هجری قمری دعوت شدم...

به کربلای غربت حسن بن علی علیه السلام...

به مسلخ حرمت شیعه زهرا سلام الله علیها...

و چه سخت و سنگین است حسرت طرماح...

چه سخت است زنده بودن بعد از غروب عاشورا...

آن هنگام که ناموس شیعه سیلی می خورد...

و چه جانکاه دردیست بودن کنار دخترک مظلوم زمانی که با چشمهایش غم غربت مولایش را فریاد می زند...

غم انکسر ظهری را...

ده روز به شماره ده روز...

و امروز عاشوراست

سلام بر تشنگی

سلام بر عطش

اشک وداع می ریزیم بر از دست دادن حسین

بر غربت

و با تمام وجود فریاد وامظلوماه سر می دهیم...


السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین..همان هایی که در آخر الزمان سیلی خور حسینی بودنشان هستند...

و علی اصحاب الحسین...یازهرا تو خود به فریاد ما اصحاب خطاکار حسین برس

دریاب مارا مادر...


پ.ن: سلام به همه عزیزانم! شرمنده از غیبت به یکباره بی خبر!! عذر تقصیر..

کاملا به یکباره به اردوی جهادی سیستان دعوت شدم.. اون قدر کار داشتم که حتی فرصت خداحافظی نشد!

همین امروز رسیدم..

پ.ن: متن بالا در زمان برگشت از جهادی وقتی سوار ماشین بودم با اشک نوشته شده...

این متن یک اشک نوشت جهادی است...

پ.ن: التماس دعا...

 

 

 

 

پرواز سپید
۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۲۱ ۱۶ نظر