همسرم امشب برای بعضی باید حرف میزد. هر هفته برنامه داشت که برای یه عده از جوونای بسیج حرف بزنه. یه سری بحثای اعتقادی رو آماده کرده بود و هر هفته یه بخشی از صحبتا رو می گفت. هر شب که میخواست بره، کلی روی اون بحثا کار می کرد تا نکنه جایی بد یا اشتباه بگه! آخه این بچه ها خیال میکنن چون داره براشون حرف میزنه، نعوذ بالله، خود پیامبره و همه کلماتش با عصمت ادا میشه!هههه... دیگه نسل جوون هووشیار مملکت ماست!!
خلاصه...
صل الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
هیچ دقت کردید که آقا علی اکبرعلیه السلام در واقع فدایی دو امام بودند؟
صل الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
یادتونه گفتم دلم از همه چیز گرفته؟!
گفتم روزی امسال محرمم کمه... واقعیت اینه که از همه چیز پشیمون و ناراحت شده بودم و این که فکر می کردم که تصمیماتم باعث شده من دیگه نتونم دل سیر برای امام حسین علیه السلام گریه کنم...حتی اومدنم به این شهر و حتی نیتی که برای این اومدن داشتیم منو همسرم....همه چیز...
صل الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
خدایا...
خدا..؟!!
این گوشه زمین رو نگاه کن! منم همونی که برام روزی فکرم توی محرم حسینت واجب تر از روزی شکمم بود!
چه کار نادرستی کردم که الان فقط در حد پر شدن شکم منو لایق می دونی؟!!
از عرفه و معرفت الهی به قربانی کردن نفس میرسیم و از قربان کردن نفس به ولایت و در محرم ولایت پذیری ما مورد آزمایش قرار می گیرد....
زیرک است کسی که به یاد داشته باشد:
کل یوم عاشوارء و کل ارض کربلاء...
دلم گریه میخواهد!
وقتی این طور میشوم همیشه دنبال بهانه ای برای خالی شدن دلم هستم... خانه ام کوچک است؟ هست ولی برای بغض من این بهانه نیست... حالم خوب نیست؟ نیست ولی برای بغضم بازهم این بهانه نیست...همسرم ؟نه...کودکم؟ نه...دوستانم؟نه... هیچ کدام بهانه ای برای دل من نیستند. چه قدر سخت است که تو گریه بخواهی اما هیچ بهانه ای آنقدر قوی نباشد که دلت لبریز شود و بتوانی دره ای خود را سبک کنی!!
آسمان به جای من خالی شو خود را سبک کن! دوستان به جای ما...
دلم می خواد امشب بنویسم. اما نمی دونم چرا همش یاد اون مرد یهودی دم در خونه خانوم فاطمه زهرا س میفتم. همون که وقتی آقا علی ع رو با اون وضع می بینه شهادتین میگه و مسلمون میشه. ازش می پرسن چی شد مسلمون شدی میگه:مظلومیت علی ع...
اینم پست امروز ما:
چند روزه دارم سریال شرلوک رو نگاه میکنم. همون شرلوک هلمز قرن بیست و یک!
سلام.
می دونید چرا از رعدو برق خوشم میاد؟!
چون مثل شوک الکتریکی میمونه به قلب شهر در حال مرگ! انگار آسمون که عاشق شهر شده با
تمام توانش داره برای زنده موندن شهر تلاش می کنه!
معمولا بعد از رعد و برق بارون می
باره، انگار که کسی تلاشش نتیجه داده و داره اشک شوق میریزه!!! موقع بارون گلوله های
بزرگ اشک یه عاشقه که توی صورتمون می خوره! پس هر وقت رعد و برق اومد حتما چتر هارو
ببندیم و خودمونو به اشک های پاک یه عاشق بسپریم.
همیشه بعد از بارون شهر جلای زیبایی داره مثل کسی که چشماش بعد از دیدن محبت عاشقانه عشقش؛، برق خاصی داره که فقط عاشقا مفهومشو می فهمن! بعد از بارون تو کوچه های شهرتون گردش کنید! حال قشنگی داره...
دنیا و قشنگی هاش برای شما...
