یکی از خوبی های دنیای مجازی اینه که آدم ها به دور از شئونات دیگه شون، با افکار و عقایدشون با هم تعامل می کنن. ابهت هیچ کس اون یکی رو نمی گیره.
فکر در برابر فکر
خط در برابر خط
کلمه در برابر کلمه
مخصوصا اگه اصرار داشته باشی که ناشناس بمونی!
فردا همه با هم فریاد
مرگ بر ظلم
مرگ بر استعمار
مر گ بر تبعیض
مرگ بر استکبار
مرگ بر آمریکا
سر می دهیم!
سلام.
خواهر عزیزم که هیچ وقت ندیدمتون؛ با آشنایی با شما بیشتر از قبل ایمان آوردم که خدا صاحب دلهاست و می تونه دو نفر رو که هیچ وقت همدیگر رو ندیدند اون قدر بهم نزدیک کنه که مثل یک خانواده به هم دلبستگی پیدا کنند. من هرروز به امید نوشته ای از شما صفحه مدیریت وبلاگم رو باز می کنم. خدا می دونه که خواهری من با شما به خاطر رضایت خودشه ولی اصلی ترین دلیل من برای ایجاد یک صفحه دیگه در فضای مجازی، ارتباط داشتن با خواهر عزیزم بود! این پست خطاب به شما نیست که می دونم و مطمئنم که شما اهل درد هستید و اگر شما حرف من کوچیک تر رو درک نمی کردید این شدت علاقه پیش نمیومد!...
همسرم امشب برای بعضی باید حرف میزد. هر هفته برنامه داشت که برای یه عده از جوونای بسیج حرف بزنه. یه سری بحثای اعتقادی رو آماده کرده بود و هر هفته یه بخشی از صحبتا رو می گفت. هر شب که میخواست بره، کلی روی اون بحثا کار می کرد تا نکنه جایی بد یا اشتباه بگه! آخه این بچه ها خیال میکنن چون داره براشون حرف میزنه، نعوذ بالله، خود پیامبره و همه کلماتش با عصمت ادا میشه!هههه... دیگه نسل جوون هووشیار مملکت ماست!!
خلاصه...