پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

در مسلک ما معنی پرواز چنین است، با بال شکسته به هوای تو پریدن …

پرواز سپید

سلام.
اینجا آسمان قلب من است جایی که در آن پرواز می کنم. ابرهای تخیلاتم، نم نم غصه هایم، برق نگرانی هایم، و نسیم امیدهایم را در آن خواهم دید. . مهدی خورشید این آسمان
مهدی جان
در مسلک ما معنی پرواز چنین است
بابال شکسته به هوای تو پریدن



از آنجا که اسلام دینی سیاسی ست بدون شک من به مسائل سیاسی هم خواهم پرداخت.




دوستان عزیزم که به این آسمان سر می زنند؛ لطف کنند و از درج نظراتی همچون عالی، خوب بود، حرف نداشت، ++(با هر تعدادی)، لذت بردم و ... خود داری کنند!تا الان تایید شده و البته پرواز سپید، از نویسندگان این نظرات به خاطر حسن نیتشون به شدت سپاس گذار بوده و هست! ولی این دست نظرات، همیشه نویسنده وبلاگ رو به شدت دچار رعد و برق روانی کرده است! اگر واقعا از مطلبی لذت بردید اما حرفی برای گفتن نداشتید لطفا فقط به ذکر یک صلوات اکتفا کنید! خیلی خیلی ممنونم.



*اگر بتوانیم بال‌های عاطفۀ خود را برای عموم مردم بگشاییم، پرواز خواهیم کرد و اگر مانند ابرها بر سر همۀ انسانها سایه بیفکنیم، باران خواهیم شد



اگر از بالا نگاه کنیم مشکلات را کوچک خواهیم دید و هرچه بالاتر برویم جاذبۀ زمین برای ما کمتر خواهد شد، آنگاه می‌توانیم پرواز را تمرین کنیم.*
* استاد پناهان*

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

۳۷ مطلب با موضوع «دلنوشته :: خواهرانه» ثبت شده است


مکالمه دوست داشتنی:

_: اگه لازمه بگیرم!

_: نه خیلی لازم نیست...

_: اگه لازم بود حتما بگو!

_: چشم :)

باید خانوم و آقایی که توی فروشگاه این حرف ها رو بهم میزدن میدیدید!

باید دستتو می گرفتی شرم و حیایی که موقع راه رفتن از چشم ها و منش شون می ریخت جمع می کردی! آقا به شدت مراقب چشمهاش بود و خانوم هم البته هم مراقب چشمهاش بود و هم صداش شرم خاصی داشت! خیلی هم نرم با هم حرف میزدن!

منم فضول بودم یه جورایی، دنبالشون میرفتم حرف میزدن گوش میکردم لذت می بردم! :))) آخر سر اومدن نزدیک نگو آقاهه با آقای همسر آشنا بود!!!

من به فنا رفتم!هههه این قدر تابلو به جفتشون نگاه می کردم! ههههه

دلم می خواست من مثل خانومه باشم! خیلییی... احساس میکنم زیادی برای مثل اون خانوم شدن زمختم!

کاش همه زن و شوهرای دنیا همون قدر باهم خوب باشن و به هم قانع باشن!


**********************************

پرواز سپید
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۳۴ ۱۸ نظر



سلام به همه دوستان و عزیزان

گفته بودم آزمایشی باید بدم

امروز نتیجه آزمایش رو به دکتر نشون دادم...


دوستان، خواهران، برادران، عزیزان!

حال قلب ما خوب است و می توانید با خیال راحت در آن به صورت دائمی اسکان گزینید! :)

البته اجاره بها به صورت یک صلوات بر محمد(صل الله علیه و آله و سلم) می باشد.

اجاره بها نقدا دریافت می شود! :)

خدا رو شکر

واقعا عذر میخوام اگه نگرانتون کردم! حلال کنید.

شرمنده م!!



پرواز سپید
۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۷ ۲۵ نظر

 

فصل، فصل پاییز استــــ...

فصل برگ ریزانـــــ...

فصل رهایی از هرچه خشکی ست

از هرچه بار است

باری که سنگین است

فصل، فصل رهایی ستــــ...

برای زمستانـــــ...

برای آماده شدنـــــ...

آماده شدن برای بهاری دیگر

جوانه زدنــــ...

و همیشه تاریخ، در رهاییـــــ ، رشد بوده است

و در مرگــــ...

و تو چه می دانی پاییز چیست

و تو چه می دانی زمستان چیست

چه میدانی مرگــــــ چیست

که الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا

که موتوا قبل ان تموتوا

بمیرید تا بیدار شوید

تا جوانه زنید

تا بهاری شوید

مرگــــ برای رشد...

رهاییـــــ برای پرواز...

باید سبک شوم

باید رها کنم

باید بمیرمــــ...

و چه جانکاه است درد مرگـــ...

آی فرشته مرگ! مرگـــ را برسان قبل از مرگ

آی فرشته رهاییـــــ...

که الدنیا سجن المومن

اگر ایمانی باشد...

 


پرواز سپید
۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۸ ۸ نظر

 

خدای خوبم به من رحم کن و با حضورت قلب زخم خورده و بیمارم رو آروم کن!

عزیزان اگر کاستی ای داشتم حلال کنید!

اگر تونستم بازم می رسم خدمتتون...

می ترسم و نمیدونم چی برام می خواد پیش بیاد...


 

حرفای منو توی این ویس بشنوید.

 

 

 

بعدا نوشت:

 نگرانم نشید! الان حالم خوبه! مسئله اینه اونقدر وضع جسمیم بهم ریخته بود که حتی به دقیقه بعدم امید نداشتم. این پست حلالیت گرفتن من بود از خواهران و برادران و دوستانی که وارد آسمون قلب من میشدن!

برام دعا کنید. فردا به خاطر یه آزمایش مجبورم وای فای و موبایل و همه مظاهر تکنولوژی رو از خودم دور کنم. هر چی بشه نتیجه آزمایش برام اصلا فرقی نمیکنه.

در هر صورت خدا رو شکر.

الحمدلله علی کل حال

 

 

پرواز سپید
۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۱۱ ۱۴ نظر

 

 

سلام

یه سوال مهم:


چرا حواس بچه شیعه های امام زمانی به ولادت پدر آقا امام زمانمون(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست؟!!!!

شما یکی برای باباتون جشن تولد بگیره خوشحال نمی شید؟ از اون آدم تشکر نمی کنید؟!

بیشتر به خودتون نزدیک حسش نمی کنید؟؟!!

جایی خوندم که آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) روی پدر و مادرشون خیلی حساسن!!

حواسمون به بابای دوست داشتنی آقامون باشه ها...


ولادت پر از سرور و غربت آقا امام حسن عسکری(علیه السلام) رو که همنام سرورم امام مجتبی(علیه السلام) هستن، به همه، مخصوصا آقای منتظَرم تبریک می گم!

ان شاء الله میان و خودشون جشن تولد بابای خوبشونو می گیرن!


ادامه مطلب رو حتما دریابید..حتما

پرواز سپید
۲۹ دی ۹۴ ، ۰۱:۰۸ ۱۸ نظر

 

بحریست بحر عشق که هیچش کرانه نیست

آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار

کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد

جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست

او را به چشم پاک توان دید چون هلال

هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست

فرصت شمر طریقه رندی که این نشان

چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست

نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو

حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست

 *********************************

ممنونم از همه دوستانی که توی این دو روز ازم سراغ گرفتن. از اونایی که نگرفتن هم ممنونم. میدونم قصد بی اهمیتی نبود.

حالم بهتره. تنها چیزی که میتونست از دلم زنگار رو ببره اشک بود و من تمام این دو روز خودمو به روضه آقام ابا عبدالله بسته بودم. خواب و خوراکم رو هم روضه گرفته بود. تا امروز که اشک ریختم...

بال های پرواز سپید آلوده شده بود و تنها اشک میتونست اون آلودگی رو بشوره...

الان هنوز کامل خوب نشدم ولی حتی اگر یه نفرم نگرانم شده باشه این دو روز، نمیخوام نگرانیش ادامه پیدا کنه.

خدا مراقب همه هست.

خیلی التماس دعا دارم...

گرما به قلبم برگشته و خوشحالم هرچند هنوز کامل گرم نشدم.


پرواز سپید
۰۵ دی ۹۴ ، ۱۶:۳۶ ۷ نظر

دارم روزهای بی خورشید رو می گذرونم

پرواز سپید
۰۴ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۶ ۹ نظر

به نظرتون وقتی باد از بین بوته های گل محمدی رد میشه، خار های محمدی تنشو زخمی میکنن؟؟

پرواز سپید
۰۲ دی ۹۴ ، ۰۹:۱۳ ۱۰ نظر
پرواز سپید
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۳:۲۸

سخت ترین بخش انتظار اینه که هی پیش خودت بگی
 
کی دوباره برمیگرده؟
اصلا برمیگرده؟

بلاتکلیفییییی...
همیشه چیزی درش ضعف داشته باشی میشه امتحانت!
من از بلاتکلیفی بدم میاد و همیشه بهش امتحان میشم.
گفتم اگه شما از دست برید و نشناسمتون خیلی غصه میخورم اما شما برای من غصه رو خواستید!
هعییییییییی... عیب نداره! شاید نمیتونستید...
نمی دونم چرا ما همیشه غم های خودمونو الهی و اهورایی میدونیم و غم های دیگران رو دنیایی؟
نمی دونم چرا از پیامتون که برام آرامش خواستید ناراحت شدم! یعنی میدونم...
احساس کردم ارامشی که برام خواستید معنیش بیشتر سرخوشیه!
من سرخوشی میخواستم اینجایی که الان هستم نبودم!
دیشب خانوم .... گفتن من چه عیدی ای بهت بدم؟ اول خیلی به شوخی گفتم، به روز شدن ..... . گفتن اونو امشب نمیتونم. بهشون گفتم پس دعا کنید شهید بشم!
اومدم دیدم ..... به روز شده!
یعنی خدا میخواد بهم بگه تو رو نمیخوام!!! :((((((((((((((((((((((((
من برای خدا هم اضافه ام!!
 براتون واقعا خوشحالم. چون یه راهی پیدا شده که ابراز محبت کنید. یعنی این جوری احساس میکنم که دارید عشقبازی میکنید.
یه سوال: علم کیمیا جنس ادما رو هم عوض میکنه؟!
از مادری کردن خسته شدم! دوست ندارم جنسم مادر باشه!!
دوست دارم باد باشم...
من همیشه به داشته های دیگرون حریص بودم!
کیمیا گر میشناسید کارش درست باشه؟
دیگه نمیخوام مادر باشم! بدجور بلاتکلیفی آزارم میده.
صبح امروز که از خواب بیدار شدم چشمام خیس بود. به آقای همسر گفتم چرا چشمای من خیسه گفت؟ شاید گریه میکردی! یه جوری گفت که انگار میدونسته گریه میکردم اما براش عادی شده...
انگار جایی خوندم که اشک اون اکسیر کیمیا گره!
رنج
درد
اشک
اینا اون چیزیه که میخوام!
میدونستید وقتی شروع به نوشتن براتون میکنم نمیدونم اخرش به کجا میرسم و اصلا فکرشو نمیکردم که برسم به جایی که ازتون این چیزا رو بخوام؟!!

پرواز سپید
۳۰ آذر ۹۴ ، ۰۹:۴۳ ۷ نظر